تغییرات در زندگی
تغییرات در زندگی .دارن هاردی در کتاب اثر مرکب که خواندن آنها به همه شما توصیه میکنم درباره تغییرات چنین میگوید:
چیزی وجود دارد که ۹۹ درصد آدمهای شکستخورده و آدمهای موفق در آن مشترک هستند،
همهی آنها از انجام دادن کارهای مشابه نفرت دارند.
تفاوت در این است که آدمهای موفق،
آن کارها را بههرحال انجام میدهند.
تغییر در زندگی، سخت است.
به همین خاطر است که مردم عادتهای بدشان را عوض نمیکنند و خیلی از آنها، ناکام و ناخوش میشوند.
بههرحال چیزی که من را دربارهی این واقعیت بیشتر راغب میکند، این است که اگر تغییر راحت بود و همه آن را انجام میدادند،
برای من و شما خیلی سختتر میشد که سرتر از دیگران باشیم و آدمهای فوقالعاده موفقی شویم.
معمولی بودن، راحت است. غیرمعمولی بودن چیزی ست که شمارا از انبوه مردم جدا خواهد کرد.
در این کتاب قصد دارم راهی که طی شد تا به اینجا رسیدهام را با شما در میان بگذارم .
همچنین مطالبی درزمینهٔ فروش و بازاریابی به شما ارائه دهم که بتوانید بهراحتی کار فروش را شروع کرده و به درآمدی که دوست دارید برسید.
افراد موفق کسانی هستند که عادتهای موفقی دارند
برایان تریسی
هیچچیز تغییر نخواهد کرد مگر اینکه خود شما تغییر کنید .
دنیای بیرون تجلی دنیای درون است . آنچه در درون ذهن شما بگذرد، در بیرون از شما متجلی میگردد.
هر حادثهای که در بیرون از شما اتفاق میافتد، رابطه با چیزی دارد که در درون شما میگذرد.
چیزی در زندگی شما باقی نمیماند، مگر اینکه در ذهن شما جایی برای خود داشته باشد.
شما باید انسان بهتری شوید تا دنیای شما بهتر شود.
کارهایی که تابه امروز انجام دادهاید شمارا بهجایی که الآن هستید رسانده است .
اگر از جایی که الآن هستید راضی نیستید باید کارهایی متفاوت ازآنچه تا اکنون انجام میدادهاید انجام دهید .
اگر در طلب جهان بهتری در بیرون هستید،باید جهان درون خود را عمیق و بامعنی تر کنید
استاد هیچ
باید عادتهای جدیدی در خود ایجاد کنید عادتهایی که به نفع شما باشد و شمارا روبهجلو حرکت دهد.
عادتهایی مثل سحرخیزی زود خوابیدن ورزش مطالعه آموزش هدفگذاری و بسیاری موارد دیگر که در این کتاب بسیاری از این عادتهای خوب در شما ایجاد خواهد شد بهشرط اینکه تمرینات آخر هر فصل را انجام دهید .
یکی بیاموز آن را نه بار تمرین کن .این بهتر از آن است که نه تا بیاموزی و آنها را یکبار انجام دهی.
محمود معظمی
تفاوت با ایجاد عادتهای جدید به دست میآید و این عادتهای جدید با تکرار وتمرین در ما نهادینه میشود.
حداقل بیستویک روز هر عادت جدید را باید تکرار کرد.
تفاوت بین آدمهای موفق با آدمهای شکستخورده در این است که موفقها هر چه را که میآموزند بلافاصله پیاده میکنند.
اما شکستخوردهها فقط آنها میدانند و این دانستن را به توانستن تبدیل نمیکنند.
دانستن بهتنهایی اصلاً مفید نیست ما باید دانستههایمان را به توانستن و عمل تبدیل کنیم.
کسانی که زیاد میدانند ولی دانستههایشان را انجام نمیدهند مثل کتابخانههای سیاری میمانند که این اطلاعات هیچ برآیندی در زندگیشان ندارد.
هر آنچه در این کتاب میخوانید چیزهایی است که قبلاً نیز آنها را میدانستید و من فقط آنها را به شما یادآوری کرده و کاری میکنم که بدانید این آموزشها چگونه میتواند زندگی ما را دگرگون کند.یاد میگیریم که دانستههایمان را چگونه به توانستن بدل کنیم تا برآیند آنها در زندگی ما بسیار ملموس گردد.
چرا تمرین مهم است؟
داستانی از زندگی خودم برایتان تعریف میکنم تا اهمیت تمرین را به شما نشان دهم.
پس از گذراندن دورههای آموزش فروش تصمیم گرفتم جهت انجام تمرینات شروع به پخش یک محصول نمایم.کالایی انتخاب نموده و چند بازاریاب استخدام کردم ولی فروشی صورت نمیگرفت .همه آنها دستخالی برمیگشتند و میگفتند جنس ما را کسی نمیخرد و رقابت بسیار زیاد است .تصمیم گرفتم خودم بهصورت حضوری جهت بازاریابی محصولاتم به سطح شهرها مراجعه کنم .
فاجعه بود از هر ده مراجعه ده تا نه میشنیدم.هیچکس کالای مرا خرید نمیکرد.به قول دارن هاردی در کتاب اثر مرکب به چهره عریان حقیقت رسیدم .جایی که متوجه شدم درست است که من آموزشدیدهام ولی حقیقت این است که هیچ فروشی صورت نمیگیرد.و اینجایی است که انسانها باید تصمیم بگیرند که شکست را بپذیرند و دیگر ادامه ندهند و همان انسان قبلی باشند یا اینکه ادامه دهند و دایره راحتی خود را گسترش داده و به انسان بهتری تبدیلشده و رشد کنند.و انسان جدیدی باشند.
من تصمیم گرفتم رشد کنم و به انسان جدید و بهتری تبدیل شوم.دوباره به آموزشهایم برگشتم و آنها رو مرور کردم و موبهمو سعی کردم در کار فروش آنها را پیاده کنم.اینجا بود که تفاوت بین افرادی که دانستههایشان را به توانستن تبدیل میکنند و آنهایی که فقط میدانند را متوجه شدم.
قسمت هایی از کتاب فروش آغاز یا پایان