چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم

چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم

چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم

 

چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم
اگر کسی با من مخالفت کند ، آیا من وظیفه‌دارم نظر او را تغییر دهم؟ خیر. وظیفه من این
است که به او اجازه مخالفت بدهم . (اندرو متیوز )

هدف هر انسانی این است که دوستان خوب پیدا کند، مردم را تحت تأثیر قرار دهد،  معاملات موفق داشته باشد و با دیگران روابط اجتماعی پرثمر ایجاد کند. تعامل یا کنار آمدن با مردم یکی از مهم‌ترین مهارت‌های هوش اجتماعی محسوب می‌شود.

بسیاری از مردم به واژه تعامل صرفاً از دید کسب‌وکار نگاه می‌کنند، ولی از این موضوع غافل‌اند که این واژه در زندگی روزمره ما نقش مهم‌تری را ایفا می‌کند.

 

یک داستان زیبا و آموزنده از حیوانات

یک گروه در کانادا تصمیم به ساخت فیلمی گرفتند که تاکنون کسی شبیه آن را نساخته بود.آن‌ها شروع به تصویربرداری از یک گله گرگ برای مدت یک سال کردند و این گله را در هر حالیدنبال کردند. گرگ‌ها رفتار جالبی در این مدت از خودشان نشان دادند. آن‌ها به تعقیب گله

گوزن‌های شمالی می‌پرداختند تا با شکار آن‌ها شکمشان را سیر کنند. ولی نتایجی که درروند تصویربرداری از این حیوانات ثبت شد بسیار جالب بود و از ابعاد دیگر داستان پرده برداشت.

گرگ‌ها و گوزن‌ها درواقع هم‌سفر بودند. روزها باهم می‌دویدند ، بازی می‌کردند و حتی باهم استراحت می‌کردند. این سناریو هنگامی عوض می‌شد که گرگ‌ها گرسنه می‌شدند و رهبرشان در وسط می‌ایستاد و با   علائم  خاصی دستور حمله را صادر می‌کرد.

چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم

این   علائم  توسط گوزن‌ها هم درک می‌شد و به هم نزدیک می‌شدند و آماده فرار می‌شدند. سپس گرگ‌ها حمله را آغاز می‌کردند که به موفقیت یا شکست منجر می‌شد. این روند حدود ده دقیقه به طول می‌انجامید و نکته جالب این بود که درهرصورت بعدازآن دوباره همه‌چیز به روال عادی برمی‌گشت. گرگ‌ها در صورت شکست حتی تا چند روز رنج گرسنگی را تحمل می‌کردند و حمله ای دیگر را صورت نمی‌دادند . گویی همه‌چیز به‌صورت قراردادی از پیش تعیین‌شده بین این حیوانات تعریف‌شده بود. گرگ‌ها حتی از گوزن‌ها در برابر شکارچیان دیگر محافظت می‌کردند. اما اتفاقی که یک روز بین یکی از گرگ‌ها و دو شکارچی دیگر بر سر لاشه یک گوزن افتاد حتی از این روند هم بسیار جالب‌تر بود بطوریکه گروه فیلم‌برداری را شوکه کرد. دو شکارچی دیگر خرس خاکستری و یک پستاندار گوشت‌خوار بنام “ولور” بودند که متوجه لاشه گوزن شده بودند. هر سه شکارچی در فواصلی معین به دور لاشه گوزن جمع شدند و پس از مدتی مکث، به‌طوری‌که گویی باهم از طریق تله‌پاتی تعامل کرده باشند، به ترتیب و به نوبت به لاشه گوزن نزدیک می‌شدند و پس از کندن قسمتی از گوشت جانور به سر جای خود

بازمی‌گشتند و این روند را به‌نوبت ادامه می‌دادند.

به‌این‌ترتیب این سه جانور یکی از قوانین مهم هوش اجتماعی یعنی قاعده برنده شو – برنده شو را بنمایش گذاشتند. هر سه غذای خود را نوش جان کردند بدون اینکه کوچک‌ترین آسیبی ببینند یا متحمل ریسکی شوند.

 

 

آیکیدو

فرق بین ” حل‌وفصل هوشمندانه” و “مناقشه برانگیز” یک موضوع در معادلات اجتماعی را می‌توان با  اختلافی  که بین دو ورزش رزمی آیکیدو و کاراته وجود دارد توصیف کرد. در کاراته وقتی حریف به شما مشتی پرتاب می‌کند، راه دفاع این است که ضربه را از مسیرش خارج کنید و مچ او را بشکنید. همچنین با دست دیگرتان مشتی به دنده او بزنید. در این حال طرف مقابل که تعادل خود را ازدست‌داده هم باید مشتی به شما بزند تا چند قدم آن‌طرف‌تر تعادل خود را بازیاید. این روال ادامه پیدا می‌کند تا یک نفربر روی زمین بیفتد.

پدر هنر رزمی آیکیدو “موری هی اوشیبا” خودش یکی از کاراته‌بازان برجسته ژاپن بود. او که شاهد صدمات زیادی بود که در ورزش کاراته به ورزشکاران وارد می‌شد، تصمیم گرفت تا روشی را پیدا کند تا این صدمات را متوقف کند و بدین ترتیب آیکیدو را پدید آورد که به معنای

“هماهنگی” می‌باشد.

در آیکیدو اصل بر خواندن فکر حریف و هماهنگی حرکات بدن با حرکات بدن حریف هست. حرکات پایه در آیکیدو حرکات طبیعی هستند و بیشتر   حملات  در این سبک به‌صورت الهام از طبیعت انجام می‌شوند. یک آیکیدو کار، بدون  تلاش   برای حمله یا تهاجم تنها

می‌کوشد تا خود را با شرایط هماهنگ کرده و در برابر   حملات  احتمالی حریفان، بدون استفاده از مشت و لگد از خود دفاع نماید. یک آیکیدو کار واقعی بهتر می‌داند که قدرت خود را بدون ضربه زدن به دیگران یا بدون تحقیر آنان، حفظ نماید.

چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم

داستان یک آیکیدو کار و مرد مست

“تری دبسن” اولین غربی که در حال یادگیری آیکیدو در ژاپن در سال ۱۹۵۰ بود یک روز که داشت با قطار به منزلش بازمی‌گشت با مردی مست برخورد کرد که در حال آزار و  اذیت  مردم بود. تری می‌گوید :

مدتی مرد مست را تحمل کردم اما بعد اوضاع جوری شد که دیگر تحملش برایم ممکن نبود و تصمیم گرفتم پیش از اینکه کسی صدمه ببیند دخالت کنم. در همین حال ناگهان تعالیم استادم که به من آیکیدو آموخته بود را به خاطر آوردم که گفته بود: آیکیدو هنر پیوند دادن مردم با یکدیگر

است، نه شکستن روابط آن‌ها ؛ اگر سعی کنید بر دیگران غالب شوید شکست‌خورده‌اید. اما در نظرم شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رفت که اگر دخالت نمی‌کردم احتمال آسیب دیدن مردم زیاد بود، بنابراین نیت من کاملاً انسان دوستانه بود. جلو رفتم و روبروی مرد مست ایستادم، هنگامی‌که من را در مقابل خود دید گفت: تو خارجی هستی، باید درسی هم به تو بدهم. خواست مشتی به من بزند که ناگهان صدایی از عقب قطار آمد و مرد مست را صدا زد. هردوی ما که آماده مبارزه بودیم ناگهان حواسمان متوجه پیرمردی حدوداً ۷۰ ساله شد که خودش را

به ما رساند و خواست که با آن مرد صحبت کند. پیرمرد با مالیمت از او پرسید که چه مشروبی خورده است و مرد در پاسخ گفت: ساکی خورده‌ام و به تو هم مربوط نیست.

پیرمرد گفت: من هم ساکی خیلی دوست دارم و هر شب با همسرم یک بطری ساکی بر می داریم و به زیر درخت خرمالوی داخل حیاطمان می‌رویم و آن را می‌نوشیم. در این هنگام حالت صورت مرد به‌آرامی تغییر کرد و کم‌کم خشونت از چهره‌اش رخت بربست

و در جواب گفت : من هم عاشق درخت خرمالو هستم، بعد پیرمرد گفت : حتماً تو همسر خوبی هم داری و مرد پاسخ داد: همسرم فوت کرده است و بعدازآن من همه‌چیزم را ازدست‌داده ام و بسیار از خودم شرمنده هستم. در این لحظه قطار به ایستگاه مقصد من رسیده بود و در حالی که پیاده می‌شدم پیرمرد را می‌دیدم که سر آن مرد را بر روی پایش گذاشته بود و داشت او را به خانه‌اش دعوت می‌کرد.

 

کنار آمدن با مردم در  معاملات  و مذاکرات

هنگام انجام مذاکرات و  معاملات  خود از این اصول پیروی کنید تا موفق‌تر باشید.

 قبل از شروع دقیقاً مشخص کنید چه چیزی می‌خواهید.

 بادید مثبت و دوستانه وارد مذاکره شوید.

 حتی‌المقدور اطلاعات کافی درباره موضوع داشته باشید.

 هم‌زمان بااطلاع از اهداف خودتان سعی کنید تا به شناخت خوبی از اهداف طرف

مقابلتان هم برسید.

 خونسرد باشید ، زمان‌بندی داشته باشید و شتاب‌زده عمل نکنید.

 به پیام‌های بدنی طرف مقابل توجه داشته باشید.

 به‌قاعده “برنده شو- برنده شو” توجه داشته باشید.

 

منعطف باشید و اشتباهتان را بپذیرید

برای نظر‌گاه‌های طرف مقابلتان ارزش قائل شوید، حتی اگر با آن‌ها مخالف باشید و به انتقاداتی که از شما می‌شود با خونسردی توجه کنید. یکی از اتفاقات آزاردهنده این است که شخص اشتباهات خود را قبول نکند و با ادامه یک بحث طولانی در دفاع از خود، وقت باارزش

همه را تلف کند. قبول نکردن اشتباهات نشان‌دهنده خودخواهی، کمبود اعتمادبه‌نفس و به‌نوعی نداشتن صداقت با خود و دیگران است. کسی که اشتباهش را می‌پذیرد ثابت می‌کند که شخص منعطفی است که میل به یادگیری دارد و سلطه‌طلب نیست. چنین شخصی از سوی دیگران یک دوست قابل اعتماد و یک راهنمای خوب قلمداد می‌شود.

 

چطور دوست پیدا کنیم و بر دیگران تأثیر بگذاریم ؟

این مقاله برگرفته از کتاب هوش اجتماعی نوشته تونی بوزان می باشد.

 

 

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo