چگونه نتایج زندگی را خودمان رقم بزنیم
تمام نتایج زندگی ، حاصل سه نوع واکنش است.
۱-افکار
۲-احساسات
۳-رفتار
هر فکری که در سر ما میآید باعث پیدایش احساسی درون ما میشود
و رفتاری متناسب باآن احساس سرمی زند که نتایج زندگی را در پی دارد.
پس هر فکری در سر ما باشد منجر به رفتار و نتیجهای خواهد شد؛
بنابراین تمام نتایج زندگی حاصل افکار احساسات و رفتار ما هستند.
آیا نتایج زندگی را میتوان کنترل کرد؟
کدامیک از این سه نوع واکنشی که گفتیم در اختیار ما نیستند (افکار، احساسات، رفتار).
پس چراگاهی نتایج زندگی که کسب میکنیم مطابق خواسته ما نیست.
چکار کنیم که این سه عامل صد درصد در کنترل ما باشند تا نتایج زندگی دلخواهمان را رقم بزنیم.
برای رسیدن به هر موفقیتی چیزی بهجز این سه نوع واکنش نیاز نداریم و کنترل صد درصد هر سه اینها در اختیار خودمان است.
کلماتی که به زبان میآوریم روی جسم ما تأثیر مستقیم دارد.
وقتی کلماتی به زبان میآوریم از قبیل نمیتوانم، از عهده من خارج است، من شکستخورده هستم، اتفاقی که میافتد درواقع خودتان را تضعیف میکنید.
چیزهایی که میگوییم نمیتوانیم انجام دهیم کمتر اتفاق میافتد که قادر به انجامشان شویم.
درواقع شما پیشگویی خود را مبنی بر نتوانستن به حقیقت تبدیل میکنید.
وقتی بجای موفقیتها روی شکستهایتان تمرکز میکنید یا خودتان را با افراد سرزنش گرو منفی احاطه میکنید.
رفتار و گفتار خودمان و دیگران روی ما بسیارتاثیر میگذارد.
ما ماشین اثبات باورهایمان هستیم و هرچه را باور کنیم ثابت خواهیم کرد.
با افراد موفق معاشرت کنید. زمان خود را چگونه سپری میکنید با افراد مثبت یا منفی؟
شما به میانگین ۵ نفری تبدیل میشوید که بیشتر وقتتان را با آنها میگذرانید.
همیشه رویای بزرگ در سر داشته باشید رویای بزرگ افراد بزرگ را جذب میکند.
اگر میتوانید رویای بزرگ داشته باشید حتماً میتوانید آن را انجام دهید.
هیچوقت رویایی که توانایی انجام آن را نداشته باشید به ذهن شما نمیرسد.
ممکن است برای رسیدن به رؤیاهایتان به مهارتهای جدیدی نیاز داشته باشید. آنها را مشخص کنید و این مهارتها را به خودتان اضافه کنید.
بنابراین مراقب باشید با چه کسانی در ارتباط هستید و آیا این افراد افکار و رفتار شمارا در جهت سازندگی سوق میدهند و یا آنها را خراب میکنند.
همچنین همیشه مواظب باشید که چه در سرتان میگذرد و یا چگونه با خودتان سخن میگویید.
به چیزهایی فکر کنید که دوست دارید برایتان اتفاق بیفتد نه چیزهایی که دوست ندارید.
باید واژه نمیتوانم را از واژگانتان حذف کنید.
چه فکر کنید که میتوانید و چه فکر کنید که نمیتوانید درهرصورت حق با شماست.
همیشه انتظار بهترینها را داشته باشید تا آنها را به دست بیاورید.
هرگاه توانستید سه واکنش خود را در کنترل داشته باشید (افکار، احساسات و رفتار)
باید با سه اصل زیر پای در مسیر موفقیت بگذارید:
۱-هدف داشته باشید
۲-انتظار بهترینها را داشته باشید
۳-اقدام کنید
لازم نیست که همه مسیر را بدانید، اقدام کنید وارد بازی شوید لازم نیست کل نقشه راه را بدانید.
فقط کافی است گامهای بعد را ببینید، گامهای بعد، گامهای بعد به این صورت بهجایی که میخواهید بروید میرسید.
شما باید پشتکار داشته باشید. هرگز ناامید نشوید. بعضی افراد خیلی زود تسلیم میشوند.
ما باید در ۷ مورد هدف داشته باشیم:
۱- مالی: میخواهید چقدر پول داشته باشید. میخواهید به چقدر دارایی خالص برسید. میخواهید وقتی بازنشسته شدید چقدر پول داشته باشید.
۲- تجارت و حرفه: چه آیندهای برای کسبوکارتان تصور میکنید. میخواهید شرکتتان به کجا برسد.
۳- تفریح و سرگرمی: دوست دارید برای تفریح به چه جاهایی بروید
۴- سلامتی و تناسباندام: دوست دارید به چه میزان سلامتی جسمی و تندرستی برسید
۵- روابط: روابط ایدئال ازنظر شما چگونه است.
۶- شخصی: چهکارهایی هستند که دوست دارید انجام دهید. مثلاً ساز جدیدی یاد بگیرید.
۷- میراث شما: میخواهید چه چیزی از شما بهجای بماند. آیندگان شمارا چگونه به خاطر بیاورند.
اگر میخواهید چرخ زندگیتان راحتتر بچرخد باید درزمینهٔ هایی که گفته شد و هدفگذاری کردید به یکمیزان رشد و پیشرفت کنید.
شما نمیتوانید درزمینهٔ مالی پیشرفت کنید ولی درزمینهٔ سلامتی رشد نکنید.
تمام جنبههای زندگیتان را یکسان رشد دهید تا زندگی شاد و لذت بخشی داشته باشید.
هیچکس نمیتواند به شما بگوید که درزمینهٔ های گفتهشده چه چیزهایی را بخواهید این فقط مربوط به خود شماست.
- اهدافتان را واضح بنویسید.
- اهدافتان را در ذهنتان مجسم کنید.
- هرروز برای رسید به آنها اقدامی انجام دهید.
- هرروز صبح و شب اهدافتان را درحالیکه به آنها رسیدهاید در ذهن خود تجسم کنید. این کار به شما انگیزه میدهد.
وقتی چیزی را که میخواهید تصور میکنید، فیلتر ادراکیتان را باز میکنید تا به اطلاعات بیشتری اجازه ورود دهید.
شما منابع و راهحلهای مشکلاتتان را کل روز فیلتر میکنید.
تنها دلیلی که آنها را فیلتر میکنید به این خاطر است که شما تصویری در سرتان نداشتید که میتوانید آن مشکلات را حل کنید
و به همین علت نتایجی را میگیرید که پیشتر تصور میکردید.
وقتی هدفی را تصویرسازی میکنید بخشی از مغزتان به نام سیستم فعالکنندهی شبکهای توسط این تصویر برنامهریزی میشود.
تا فیلتر ذهن شما باز شود و به منابع بیشتری اجازه ورود دهد و به این صورت شما میتوانید راهحلهای جدیدی ببینید.
شما فقط بهقدری میبینید که با تصورتان مطابق باشد.
اگر فکر میکنید که فردی باده میلیون تومان درآمد در سال هستید فقط بهقدری میبینید که برای درآوردن ده میلیون در سال کافی باشد.
جمعبندی
- اهداف داشته باشید
- اهدافتان را بنویسید
- هرروز آنها را تصور کنید
- اقدام کنید
- ارزیابی کنید و به بازخوردها پاسخ دهید.
- هرگز ناامید نشوید
چقدرآموزنده وکارآمدبودمطلبتون
متشکرم خوشحالم که مورد توجه شما قرار گرفته است.