خجولی در فروش
خجولی در فروش.قصد ندارم در مورد خجولی و راههای برطرف کردن آن صحبت کنم.
قصد دارم اهمیت آن را درفروش متذکر شوم و بدانید خجولی در فروش چقدر میتواند درموفقیت شما در کار فروشندگی تأثیر داشته باشد.
مهمترین عاملی که منجر به فروش میشود ایجاد اعتماد بین طرفین است.
به وجود آوردن اعتماد بین طرفین معامله فروش وظیفه فروشنده است.
فروشنده موظف است پلی از جنس اعتماد بین خودش و خریدار درست کند
که هر چه اعتماد به وجود آمده بیشتر باشد استحکام این پل بیشتر خواهد بود و مبالغ بزرگتری بین طرفین ردوبدل میشود.
اگر پل اعتماد متزلزل باشد فروش صورت نمیگیرد یا فروشهای جزئی و مقطعی شکل میگیرد.
چگونه این پل اعتماد را ایجاد کنیم.
فروشنده حرفهای با حفظ آرامش خود و اعتمادبهنفس بالا، آرامش و اعتمادبهنفس را به خریدار منتقل کند.
فروشندهای که مضطرب باشد نمیتواند اعتماد مخاطب را جلب کند.
معمولاً فروشندگانی که خجالتی هستند در ارتباطاتشان دست و پای خود را گم میکنند و به لکنت زبان میافتند.
این دسته از فروشندگان نمیتوانند فروشندگان قابلاعتمادی به شمار روند.
فروشنده خجول و فاقد اعتمادبهنفس نمیتواند پل اعتماد بین خود و خریدار ایجاد کند.
وقتی فروشنده اضطراب داشته باشد خریدار این برداشت را میکند که بهاحتمالزیاد فروشنده از محصول و یا خدمات خود مطمئن نیست
و وقتی فروشنده به محصولش اطمینان ندارد چطور خریدار به آن اعتماد کند.
همه اینها در ناخودآگاه مشتری شکل میگیرد؛ و بهصورت ناخودآگاه فروشنده خجالتی، غیرقابلاعتماد به نظر میرسد.
پس یک فروشنده خجالتی نمیتواند آرامش و اعتمادبهنفس را به خریدار منتقل کند و پل اعتماد بهخوبی شکل نمیگیرد.
خجولی دو رو دارد یکرو افسردگی و روی دیگر آن، پررویی و بیادبی است.
بعضیها پررویی را با خجول نبودن و اعتمادبهنفس اشتباه میگیرند.
واکنشها به خجولی به دو صورت است یا فرد در خود فرو میرود و افسرده میشود و یا حالت تهاجمی پیداکرده و با پررویی و بیادبی برخورد میکند.
علت اصلی خجول بودن ترس است. ترس از تائید نشدن ترس از قضاوت دیگران ترس از نه شنیدن.
صادقانه به شما بگویم هر فروشندهای این ترسها را داشته باشد هیچوقت نمیتواند به یک فروشنده حرفهای تبدیل شود.
اگر این ترسها را در وجود خود احساس میکنید هر چه سریعتر باید برای آنها کاری انجام دهید
بهترین راه غلبه برهمه ترسها، اقدام و عمل است.
بیشتر ترسها ذهنی هستند.
فقط دو درصد ترسها واقعی هستند ده تا پانزده درصد ترسها قابلپیشگیری هستند
و بقیه ترسها پوچ و غیرواقعی و توهمی بیش نیستند. ما به خاطر ترس از یک موضوعی هیچوقت آن کار را انجام نمیدهیم
مثلاً : از شکست نمیترسیم بلکه به خاطر ترس از شکست است که آن کار را هیچوقت انجام نمیدهیم.
خود شکست ما را متوقف نمیکند، ترس از شکست است که مانع حرکت ما میشود؛ و حتی آن کار را امتحان هم نمیکنیم.
هرگاه از هر چیزی میترسیدید وارد آن شوید و آن کار را انجام دهید
هرگاه وارد آن کار شوید میبینید که حبابی بیش نبوده و سریع از بین میرود ولی اگر از آن ترس فاصله بگیرید روزبه این ترس بزرگتر میشود.
ما در هر تلاش یا پیروز میشویم و چیزی به دست میآوریم
و یا شکست میخوریم و تجربهای به دست میآوریم که در تلاشهای بعدی بهتر نتیجه میگیریم.
مثلاً اگر خجالت میکشید درخواستی از دوستتان کنید و از این موضوع ترس دارید
حتماً برای مواجهه شدن با این ترس اقدام کنید و آن درخواست را مطرح کنید و بر ترسهای خود کمکم غلبه کنید.
در هر درخواست یا چیزی به دست میآورید و یا درنهایت چیزی از دست نمیدهید؛ و تجربهای برای تلاشهای بعدی کسب میکنید.
اگر میخواهید در کار فروش موفق باشید باید بتوانید بر ترسهای خود غلبه کرده و خجولی خود را از بین ببرید
و جای ان را با اعتمادبهنفس عوض کنید. برای این کار میتوانید آموزش ببینید.
کتابهای فراوانی در این زمینه وجود دارد.
کارگاههای عملی زیادی در این زمینه برگزار میگردد یکی از بهترین کسانی که برای رفع خجولی کارگاه برگزار میکند استاد محمود معظمی است. پیشنهاد میکنم اگر خجول هستید از همین امروز در جهت از بین بردن آن اقدام کنید.
عالی بود
متشکرم
خیلی جالب بود من خجالتی هستم .